حادثه منا
امروز مستند فاجعه منا رو تلویزیون نمایش داد
نشون دادکسانیکه میگفتند وقتی روهم افتاده بودیم زمین خیلی داغ بود وقتی عده ای اعتراض کردن که اب میخان اب داغ رو ما میریختن …
میگفتن سربازان وپلیس های عربستان به راحتی میتوانستند مردم را از این فاجعه مرگبار نجات بدهند اما ایستاده بودن و جان دادن حجاج را تماشا میکردن…
مردی میگفت پسرش دراون حادثه بوده و بیهوش بوده که اون رو بردن سردخانه به همراه اجساد دیگر.که یک دفعه هوش امده وبا مشت بر درو دیوار. دیگران را متوجه خودش کرده و الان زنده است…
من شاهد اشک همسر و مادر حسن دانش بودم اونا میگفتن اگر این حادثه در مکه اتفاق نمیافتاد ساکت نمیموندن …
بگذریم ولی من یه دخترم میفهمم حال بچه هایی که چشم انتظار مادرو پدرشان هستن …
خیلی سخته که عزیزتو بایه خدافظی سرری راهی سفری کنی که بازگشت نداره …
چه حسرتهایی که به دل این بچه ها موندو چه قولهایی که پدرو مادرشون بهتشون دادن ولی براشون رویا شد یک رویا هایی که انتظار نشتن به پایش بی فایده است…
چه کسی جواب چشم های انتظار این بچه ها رو میده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟